هیتمن
سری
بازیهایی است که توسط شرکت آیدوس منتشر شده است
هیتمن ۲: قاتل خاموش
توسط شرکت آیدوس در سال ۲۰۰۲ منتشر شد
داستان
بازی با کات سنسی شروع میشود که دو مرد با نامهای Mystery man و Sergei Zavarotko در حال صحبت کردن در مورد برادر Sergei _که توسط ۴۷ در نسخه
اول کشته شد._ هستند. Mystery man به سِرجِی در مورد اینکه برادر او کلون (شبیهسازی) شده است صحبت میکند و سِرجِی باور نمیکند و میگوید که چه کسی حاضر است یک
احمق مثل برادر من را شبیهسازی کند؟! میستری من سرجِی را به جایی میبرد که این شبیهسازی رخ داده است. یعنی Asylum در Romania. زمانی که به آنجا میرسند فیلم
کشته شدن ساکنان و دکترهای تیمارستان را توسط ۴۷ را که توسط دوربینها گرفته شده بود میبینند. سِرجی فرد داخل فیلم را نمیشناسد و درباره او از میستری من میپرسد. او متوجه
میشود که مرد داخل فیلم ۴۷ است. سِرجی به
فکر استخدام او میافتد. همان طور که می دانیم ۴۷ پس از وقایع تیمارستان ناپدید میشود و به
فکر زندگی تازهای، به دور از جنایت و قتل
میافتد. او در کلیسایی در سیسیلی پیش پدر ویتوریو زندگی میکند. او در باره گناهانش با ویتوریو حرف میزند و به عنوان یک باغبان زندگی میکند. روزی پدر توسط مافیای محلی
دزدیده میشود و مافیا از ۴۷ درخواست مبلغ ۵۰۰۰۰۰۰ دلار میکند. برای تقاضای کمک ۴۷ دوباره با ICA تماس میگیرد و از آنان در خواست کمک میکند و ICA با وجود قبول
کردن در خواست کمک وی در مقابل از ۴۷ کاری میخواهد. به هر حال ۴۷ به قصد کشتن رئیس مافیا و نجات دادن پدر عازم خانهٔ او میشود و پس از کشتن رئیس مافیا پدر را در آنجا
نمییابد! ۴۷ به دایانا در این باره صحبت میکند و میفهمد که قبل از رسیدن ۴۷، پدر توسط تعدادی فرد روسی برده شده. همان طور که گفتیم ۴۷ باید در قبال اطلاعات فردی را ترور
کند. او به سن پترزبورگ میرود و او را ترور میکند. پس از کشتن جنرال و برگشتن به سیسیلی،ICA میخواهد باز هم ۴۷ برایشان کار کند. به علاوه مشتری از کار ۴۷ بسیار خوشش
آمده و باز هم میخواهد برای او کار کند! ۴۷ با گرفتن مبلغ ۱۰۰۰۰۰ دلار پیش و مبلغ اصلی ۳۰۰۰۰۰ حاضر میشود که باز هم برای مشتری کار کند. او دوباره به روسیه اعزام
میشود و ۳ جنرال دیگر را میکشد. هدف مشتری خلاص شدن از شرّ نوعی مدرک است. در پی کشتن آخرین جنرال،۴۷ کیف دستی را که دزدیده است را باز میکند و میفهمد که فردی
دوستانی در ژاپن با سلاحهای جدی دارد که آن دوست Masahiro Hayamoto نام دارد. این فرد هدف بعدی ۴۷ است که او و پسرش را در ژاپن میکشد. از این فرد هم سیستم
هدایت موشکش را برای مشتری میدزدد. در مالزی فردی به نام Charlie Sid Jan ظاهراً مقداری نرم افراز نظامی را از دزدیده که باید به سفارش همان مشتری کشته شود.۴۷
هم او و هم برادر را کشت. مشتری متوجه میشود که فردی چیزهایی را از او دزدیده است. ۴۷ به پنجاب فرستاده میشود تا چند افسر نیروهای شبه نظامی تروریستی محلی و افراد
دیگری را بکشد. سپس او یک Helipad (محلی که هلیکوپتر مینشیند) را تخلیه میکند تا دستگاه هستهای که از مشتری دزدیده شده برگردانده شود. دوباره مشتری متوجه میشود که به
او خیانت شده است. این بار توسط یک فرقه نزدیک هند. ۴۷ برای کشتن رئیس فرقه به هند میرود. پس از کشتن وی ۴۷ مردی را پیدا میکند که از نظر ظاهری کاملاً شبیه اوست! که به
۴۷ با یک کلت شلیک میکند تا بتواند فرار کند. مشتری در کل این سری همان سِرجِی است! او به طرزی در معرض رسانهها قرار گرفت و توطئه اش فاش شد. او بسیار عصبانی است.
نمی داند چگونه توطئه اش فاش شده، در حالی که همه شاهدانش توسط ۴۷ کشته شده بودند. میستری من که هنوز با سِرجِی کار میکند پیشنهاد میکند که احتمالاً ۴۷
ماجرا را می
دانسته و آن را فاش کرده. پس او را بکشیم. دوباره به ۴۷ توسط کسانی که برایشان کار میکرد خیانت شد. ICA تصمیم میگیرد که چون سرجی تحت تعقیب است، پولی به ۴۷ دهند تا
سِرجِی را بکشد. ۴۷ دوباره به سن پترز بورگ میرود ولی سرجی را پیدا نمیکند. در عوض ۱۷ را میبیند که برای کشتن او آمده. او پس از کشتن ۱۷، با هدستی که در گوش ۱۷ بود با
سِرجِی حرف میزند و میفهمد کسی که کشته ۱۷ بوده است. سرجی میگوید که من پدر ویتوریو را گروگان گرفتهام.۴۷ فرار میکند و به کلیسا بر میگردد. او سر جی و محافظانش را
میکشد و از کلیسا میرود و میگوید: "Always knew I didn't belong in this world. I wasn't made for this. But I'll never forget
those who betrayed me, and those who never failed my trust. I'll be carrying nothing from Gontranno but this
lesson: never trust anyone and rely on your instincts. Forget the past. I'll never find peace here. So, I'll seek
justice for myself. I'll choose the truth I like."
هیتمن ۶
یک
بازی رایانهای در سبکهای مخفی کاری و
اکشن است که توسط استودیو
بازیسازی IO Interactive برای نسل بعد کنسولها و ویندوز ساخته خواهد شد. احتمالاً نام
بازی
هیتمن: حرفه خواهد بود. IO Interactive طی نامهای به هوادارن این سری
بازیها، رسماً ساخت
بازی را تایید کرد و اعلام داشت که داستان
بازی به اوایل فعالیتهای
شخصیت مامور ۴۷ جوان خواهد پرداخت و از سبک
بازیهای هیتمن: قراردادها و هیتمن: خونبها الهام خواهد گرفت.
هیتمن: آمرزش
یک
بازی رایانهای در سبکهای مخفی کاری و
اکشن ساخته استودیو
بازیسازی IO Interactive است که در سال ۲۰۱۲ میلادی برای رایانههای شخصی، ایکسباکس ۳۶۰ و
پلیاستیشن ۳ منتشر شد. آخرین قسمت از مجموعه
بازیهای هیتمن تحت عنوان خونبها در سال ۲۰۰۶ میلادی منتشر شد. پس از کش و قوسهای فراوان شرکت Io
Interactive خبر بازگشت دوباره ی صدا پیشه ی مامور ٤٧ (David Bateson) را داد .آهنگساز سریهای قبلی هیتمن (Jesper Kyd)در این قسمت حضور ندارد و
(Peter Kyed) و (Peter Peter) جایگزین او شدند. و در تاریخ ٢٤ آبان ۹۱ برای ایکس باکس ٣٦٠ و در ٣٠ آبان برای کامپیوتر شخصی عرضه شد. این قسمت از
بازی به دو قسمت قرارداد ها ( contrast) و آمرزش (absolution) تفکیک شده که اولی بیشتر مربوط به بخش چند نفره
بازی است و دومی بخش داستانی
بازی (تک نفره)
را دنبال می کند.از نکات جالب توجه این قسمت روبرو شدن غیر مستقیم شخصیت اول
بازی با "کین" شخصیت اول
بازی کین و لینچ است.
داستان
دشمن اصلی ٤٧در این نسخه فردی بنام Blake Dexter است که بهمراه دستیارش Layla Stockton فعالیت های تولید و تجارت غیر قانونی اسلحه اش را در شهرکی در
داکوتای جنوبی بنامHope انجام میدهد. همچنین وی صاحب کمپانی اسلحه سازی مخفی بنام Dexter Industries است. داستان حول محور
دختری به نام ویکتوریا می چرخد که
یکی از اعضای اصلی سازماآی.سی.ای به نامه (بنجامین تراویس) Benjamin Travis آزمایش های ژنتیکی برای تبدیل کردن او به قاتلی برتر از ٤٧ انجام میدهد تا اینکه
Diana Burnwood مراقب ٤٧ دلش به حال او میسوزد و او را می دزدد که، بنابراین تراویس به ٤٧ مأموریت میدهد که دایانا را بکشد و ویکتوریا را به او تحویل دهد.پس ٤٧ دایانا
را ترور می کند و در لحظه ای که می خواهد
تیر خلاص را به دایانا بزند لحظه ای درنگ می کند و به صحبت های او گوش می دهد.دایانا از ٤٧ تقاضا میکند که از ویکتوریا محافظت کند
و در نامه ای به او میگوید که هدف تراویس چه بوده است و به او میگوید که به ویکتوریا شانسی بدهد که خود هرگز نداشته است.پس ٤٧ ویکتوریا را به یک صومعه می برد و سعی میکند
که بفهمد قضیه چیست دوستش Bridie میخواهد که برای او درباره ویکتوریا اطلاعاتی بدست آورد. پس Bridie بعد جستجو های فراوان به مردی بنام Blake Dexter
میرسد که مقرّش در هتلی بنام ترمیناس است و وقتی که سروقت او میرسد محافظش سانچز در عین نا باوری ٤٧ را بی هوش می کند و دکستر خدمتکار هتل را می کشد تا مرگ او را
گردن شخصیت اول داستان بیندازد سپس هتل را به آتش میکشد امّا ٤٧ از آنجا فرار میکند و زنده میماند.از طرفی دکستر تبهکاری را بنام Wade و پسرش Lenny را اجیر میکند تا
ویکتوریا را بیابند.تا اینجا هنوز مشخص نیست که دکستر ویکتوریا را به چه منظور میخواهد. در این زمان Bridie اطلاعاتی درباره ثروتمندی بنام Dom Osmand (دوم اسماند)
که با دکستر دوستی دیرینه داشته بدست میآورد و ٤٧ بعد کشتن او عکسی از او می یابد که بهمراه دکستر و وید است. و در این زمان Bridie با ٤٧ تماس میگیرد و میگوید که وید او
را گرفته تا از زیر زبانش حرف بکشد. و ٤٧ افراد وید را میکشد اما خیلی دیر شده و وید از مکان ویکتوریا با خبر شده . حالا ٤٧ بی درنگ به صومعه می رود امّا همزمان افراد وید هم
میرسند و راهبه ها را میکشند و ٤٧ هم وید را میکشد و ویکتوریا را نجات میدهد امّا در لحظه خروج Lenny
دخترک را میدزدد و به hope پیش پدرش می برد. حال ٤٧ به hope
میرود و افراد لنی را میکشد و با بیهوش ساختنش از او بازجویی میکند و میفهمد که ویکتوریا در Dexter Industries است و دکستر در حال انجام آزمایش ژنتیکی بر روی اوست
برای اینکه قدرت درون ویکتوریا را بدست آورد.سپس ٤٧ به آنجا میرود امّا آنها زودتر ویکتوریا را به کلانتری شهر برده اند جایی که کلانتر دست نشانده دکستر اسکارکی مشغول
فعالیت است و وقتی ٤٧ به ویکتوریا میرسد توسط شوک برقی بیهوش میشود. و او را پیش دکستر می برند. در این زمان تراویس که ٤٧ و ویکتوریا را تحت تعقیب سازمان و پلیس قرار
داده و برای سر ٤٧ جایزه گذاشته توسط خیانت Bridie از مکان ٤٧ با خبر میشود و به کلانتری Hope میآید. در این زمان دکستربا ویکتوریا به شیکاگو میروند و اسکارکی که در
خود توان مقابله با نیروهای تراویس را نمیبیند. حین فرار
تیر میخورد و لنگ لنگان به کلیسا|کلیسای شهر میرود. در این هنگام ٤٧ از کلانتری فرار میکند و خود را به اسکارکی میرساند
و به او
تیر میزند. اسکارکی در آخرین لحظات عمر مکان دکستر را به ٤٧ میگوید. بنابراین مأمور ٤٧ به برج پارک بلک واتر شیکاگو میرود جایی که دکستر در آنجا با تراویس قرار
گذاشته. تراویس یک میلیون دلار پول در ازای ویکتوریا به او میدهد امّا دکستر سر او کلاه میگذارد که
دخترک را در مکانی مشخص به او خواهد داد. در این زمان ٤٧ Layla را میکشد
و دکستر را در لحظه فرار با ویکتوریا از پای در می آورد و ویکتوریا را نجات میدهد. در ادامه او تمام افراد تراویس و خود او را میکشد و به دنبال هدفی آنجا را ترک میکند. در پایان
ویکتوریا را نشان میدهد بهمراه دایانا که در تعجب همگان زنده است و ٤٧ را نشان میدهد که از دور مراقب آنهاست. در نهایت Bridie به کمیسری که به دنبال ٤٧ است پیشنهاد
میکند که در مقابل پول اطلاعاتی درباره ٤٧ به او بدهد.
هیتمن: اسمکد ۴۷
داستان
بازی
هیتمن ابتدا در تیمارستانی در حالی که بر روی تختی خوابیده است بیدار می شود و توسط بلندگویی که پشت آن مردی ناشناس در حال صحبت کردن است هدایت می شود,آن مرد
ناشناس هیتمن را به آموختن کار کردن با اسلحه و سلاح های سرد هدایت می کند و در نهایت هیتمن با پوشیدن لباس یکی از گارد های تیمارستان از تیمارستان فرار می کند.
یکسال بعد از فرار از تیمارستان هیتمن به عضویت ICA در می آید,هیتمن توسط Diana Burnwood توجیه می شود که به سراغ قتل 4 مغزمت
فکر تبهکار به سراسر جهان سفر
کند, در هنگ کنگ هیتمن رهبر گروه اژدهای قرمز به نام Lee Hong را به وسیله ی سازماندهی
جنگی بین او و رقبایش از بین می برد. بعد از آن هیتمن به کلمبیا فرستاده می شود و
قاچاقچی معروف به نام Pablo Belisario Ochoa رابه قتل می رساند,در بوداپست هیتمن یک تروریست اتریشی به نام Franz Fuchs را ترور می کند , بعد از آن هیتمن
به Rotterdam نفوذ می کند تا بدنامی به نام Arkadij "Boris" Yegorov که قاچاقچی اسلحه می باشد و وابستگان به او را به قتل برساند.
هیتمن در حین ماموریت آخر خود که قتل قاچاقچی بدنام که چهارمین نفر و آخرین نفر از عضو 4 نفره که Diana از طرف سازمان دستور قتل او را داده بود به نامه ای دست پیدا می
کند که در آن هدفهای بعدی توسط افرادی دیگر از باند نوشته شده بود. بعد از آن به هیتمن توسط Diana هشدار داده می شود که بقیه اعضای باند را ترور کند که در نهایت به قتل
آخرین عضو باند منجر شود. هیتمن مامور می شود که Odon Kovacs که دکتری در تیمارستانی در Satu Mare رومانی است را به قتل برساند که نشان می دهد او کسی است
که دستور فرار هیتمن از بیمارستان رو داده بود در حالی که هیتمن به تیمارستان وارد می شود و kovacs کسی که مکانی که دکتر به هیتمن تزریق کرده است را نشان می دهد را به
قتل می رساند و نیروهای ویژه رومانی وارد تیمارستان می شوند.
هیتمن بعد ازآن حقیقت پشت پرده وجود خود را میفهمد,او نتیجه ی یک آزمایش شبیه سازی شده از ترکیب موادی ژنتیکی از هر یک از 4 نفری است که آنها را کشته به علاوه Ort-
Meyer. آزمایشهات در جهت ایجاد یک انسان کاملا بی عیب و نقص بوده است. Ort-Meyer هیتمن را طراحی کرده بود و به منظور تست او در جهان بیرون و کشتن همکاران
خود که قصد سو استفاده از Ort-Meyer را در جهت تحقق اهداف خود داشتند را از تیمارستان فراری داده بود.
با کمک ماموری از CIA به نام اسمیت که در زیر تیمارستان اسیر شده بود و به او دارو تزریق شده بود, هیتمن به تشکیلات پنهانی در زیر ساختمان تیمارستان پی می برد در واکنش به
این دانسته ی مهم هیتمن Ort-Mayer یک تیم از نوع Hitman 47 بهبود یافته و وفادار به او به اسم Hitman 48 را رها می کند,هیتمن تمام تیم Hitman 48 را از بین می
برد و به Ort-Mayer کسی که این دستور را صادر کرده بود می رسد قبل از آن که Ort-Mayer بتواند از خود دفاع کند هیتمن به او شلیک می کند در حالی که Ort-Mayer
در حال مرگ است بیان می کند که او هیچگاه نتوانسته فرزند خودش را تشخیص دهد و در آن حال هیتمن گردن او را می شکند و او می میرد.
بازی آنلاین تفننی مینیون آتش نشان بازی آنلاین مینیون آتش نشان: در این بازی شما باید لوازمی را که در حال سوختن می باشند را خاموش نمایید. برای این کار شما منابع محدودی آب برای خاموش کردن آتش دارید و مراحل بسیار زیاد و متنوعی را شما می توانید تجربه کنید.
بازی مینیون آتش نشان بازی آنلاین مینیون آتش نشان .