روش مبارزه
بازی فاینال فانتزی ۷
در صحنههای نبرد،
بازی از سیستم نبرد زمان فعال استفاده میکند که توسط هیرویوکی ایتو طراحی شده و اولین بار در فاینال فانتزی شش ارایه شد. بر خلاف
بازیهای قبلی
این سری که اجازه حضور ۴ یا ۵
بازیکن را در صحنه نبرد میدادند، در فاینال فانتزی هفت فقط امکان حضور سه نفر به طور همزمان در گروه وجود دارد.
سیستم قدرتها در فاینال فانتزی هفت بر پایه استفاده از متریا میباشد که هر شخصیت میتواند از آن استفاده کند. متریها گویهای جادویی هستند که که در فضای
مخصوصی در سلاح یا زره کار گذاشته شده و توانایی استفاده از جادو یا احضار موجودات و قدرتهای خاص را به
بازیکن میدهند. هممچنین متریاهای جادویی توان فیزیکی شخصیت
را کاهش میدهند. همچنین میتوان متریاها را ترکیب کرد و قدرتشان را افزایش داد.
هر شخصیت یک خط تحمل دارد که با آسیب دیدن شخصیت پر میشود. با پر شدن خط، شخصیت میتواند از لیمیت بریک (نقطه جوش) استفاده کرده و حرکت ویژهای را که
قوی تر از حرکات عادی خودش است اسفاده کند. بر خلاف متریا، هر شخصیت لیمیت بریک خاص خود را دارد و به جز شخصیت کیت سیث، هر کدام تا چهار سطح قابل ارتقا هستند.
محیط
محیط
بازی شبیه فینال فانتزی شش است بدین ترتیب که در فضایی مدرن و پیشرفته تر از پنج نسخه قبلی اتفاق میافتد. در کل، فضای
بازی حالتی صنعتی و علمی تخیلی دارد. دنیای
فاینال فانتزی هفت که در
بازی با نام سیاره شناخته میشود، از سه خشکی اصلی تشکیل شده. قاره شرقی که شهر میدگار قرار دارد. میدگار ابرشهری است
صنعتی که به دلیل واقع شدن شرکت الکتریکی شینر در آن، بعنوان پایتخت دنیا شناخته میشود. شینرا در واقع به عنوان دولتی جهانی عمل میکند. سایر اماکن این قاره
شامل جونان، پایگاه نظامی شینرا، فورت کندور، دژی با یک ققنوس عظیم در بالای آن که رآکتور ماکو را میپوشاند، یک مزرعه چوکوبو و کالم، شهری
کوچک با معماری اروپایی قرون وسطا.
بیشتر مناطق قابل دسترس در
بازی در قاره غربی قرار دارند. شامل شهر
بازی گلد ساوسر و زندان کورل در زیر آن، ساحل توریستی کوستا دل سول
، شهر کوچک گانگاگ، شهر نیبلهایم در پای کوه نیبل، شهر راکت که پرتاب ناموفق موشک شینرا در آن اتفاق افتاد، منطقهای کوچک به نام
کاسمو کنیون که مردمش در همزیستی با طبیعت زندگی کرده و معتقدند که باید در خدمت بهبود سیاره زندگی کرد. همچنین شهر ووتای که نمایی ژاپنی دارد در
این قاره واقع شده قاره شمالی بیشتر با یخ و برف پوشیده شده و شامل یک گروه معدن کار، شهر باستانی ه، یک منطقه اسکی و همچنین آتشفشان شمالی است.
اوج داستان
بازی در این آتشفشان اتفاق میافتد.
شخصیتها
نه شخصیت اصلی قابل
بازی عبارتند از:
کلود استرایف یک سرباز مزدور که مدعی است عضو سطح اول گروه سولجر شینرا بوده
برت والاس رهبر گروه ضد شینرا به نام آوالانچ
تیفا لاکهارت صاحب بار و دوست دوران
کودکی کلود
ارس گینزبورو
دختر گل فروش که توسط گروه ترکس شینرا تعقیب میشود
رد سیزده موجودی شیر مانند که تحت آزمایشات شینرا بوده
کیت سیث یک گربه روباتی که پیشگو میباشد و روی یک عروسک سوار است
سید هایویند خلبانی که آرزو دارد اولین انسان فضانورد باشد
یوفی کیساراگی دزد جوان که نینجا هم هست
وینسنت ولنتاین عضو سابق گروه ترکس که یک بار کشته شده و به زندگی بازگشته
ضد قهرمان اصلی
بازی سفیراث نام دارد که عضو سابق سولجر بوده و همه
فکر میکنند سالها پیش مرده.
داستان
فاینال فانتزی هفت با همراهی کلود و آوالانچ در حمله به رآکتورهای ماکو در شهر میدگار شروع میشود. با وجود موفقیت ماموریت اول، آوالانچ در رآکتور دیگری گیر
میافتد. رآکتور منفجر شده و کلود به قسمت پایینی میدگار میافتد. کلود روی تختی از گل میافتد و رسماً با ارس آشنا میشود. با سر رسیدن گروه ترکس که به دنبال ارس هستند، کلود
محافظت از ارس را قبول میکند و او را نجات میدهد. پس از اینکه شینرا مخفیگاه آوالانچ را پیدا میکند، با منفجر کردن کامل بخش هفت میدگار تمام جمعیت آن را به همراه سه عضو
آوالانچ میکشد. گروه ترکس ارس را دستگیر میکنند. ارس آخرین بازمانده از نژاد ستر میباشد. نژادی که بسیار به سیاره نزدیک بوده و تصور میشده که نابود شدهاند.
رئیس شینرا معتقد است ارس میتواند او را به سرزمین موعود برساند. سرزمینی مملو از شادی و آبادی که او انتظار دارد در آنجا انرژی ماکو پیدا کند.
اعضای باقیمانده آوالانچ به ساختمان شینرا نفوذ میکنند تا ارس را نجات دهند. بعد از آزاد کردن ارس و رد سیزده، سفیراث به ساختمان حمله کرده و همه از جمله رئیس شینرا را
میکشد. پیش از این تصور میشد سفیراث مرده اما او زندهاست و میگوید که اجازه نخواهد داد که دست شینرا به سرزمین موعود برسد. در جریان حمله سفیراث به شینرا بدن بی سر
جنووا ناپدید میشود. پس از این حمله روفوس ریاست شینرا را بر عهده میگیرد و آوالانچ به تعقیب سفیراث میپردازد. در جریان این سفر سید، کیت سیث، یوفی و وینسنت
به گروه میپیوندند. نقشه سفیراث این است که اگر بتواند آسیب جدی به سیاره وارد کند، سیاره برای بهبود خود جریان زندگی را در محل آسیب جمع میکند در این صورت
سفیراث با حضور در این محل تمام انرژی را جذب کرده و به صورت یک خدا متولد میشود و بر سیاره حکومت میکند. سفیراث تصمیم میگیرد این کار را با احضار جادوی
متئور (شهاب سنگ) انجام دهد. ارس به تنهایی برای متوقف کردن سفیراث میرود. آوالانچ در تعقیب او به شهر باستانی سترا میرسد. در آنجا ارس را در حال دعا کردن
میابند و در همین حال سفیراث او را میکشد.
تحت تاثیر سفیراث، کلود به خاطرات گذشته اش شک میکند و تصور میکند که یک انسان واقعی نیست و توسط پروفسور هوجو از سلولهای جنوو بوجود آمده.
جنووا موجودی است بیگانه که ۲۰۰۰ سال قبل در سیاره فرود آمده بود. جنووا قصد داشت با کمک ویروس دیوانگی و تغییر شکل به هیولا تمام موجودات سیاره را آلوده کند و بیشتر
ستراها را قربانی کرد. سیاره برای دفاع از خودش هیولاهایی به نام وپن به وجود آورد. بیشتر انسانها از جنووا فرار کردند اما گروه کوچکی از ستراها او را شکست داده و
محبوس کردند. در نهایت بقایای جنووا توسط پروفسور گست، یکی از محققان شینرا کشف شد. با این فرض که جنووا بازمانده یک سترا میباشد، به گست اجازه داده شد که
با ترکیب سلولهای جنووا با جنین انسان یک سترای جدید بسازد. سفیراث در ماموریتی به نیبلهایم فهمید که خودش نتیجه این آزمایش است. سفیراث نتیجه گرفت که یک سترا بوده و فقط
از سلولهای جنووا ساخته شده. سفیراث نیبلهایم را آتش زد تا از کسانی که
فکر میکرد اجدادش را در دفاع از سیاره تنها گذاشتهاند انتقام بگیرد. کلود جلوی سفیراث میایستد و پس از
مبارزه آنها سفیراث ناپدید میشود و تا زمان حمله اش به شینرا فرض بر مرگ او بوده. وقتی آوالانچ به آتشفشان شمالی میرسد، سفیراث به کلود میگوید که او در نیبلهایم نبوده و عکسی
را به او نشان میدهد که در آن سر
بازی مو سیاه به جای کلود حضور دارد. سفیراث میتیور را احضار میکند و سیاره در دفاع وپنها را بیدار میکند. زلزلهای ایجاد میشود و کلود به
جریان زندگی میافتد.
در زمانی که میتیور به آرامی به سیاره نزدیک میشود، شینرا سعی میکند انسانها را از خطر وپنها نجات دهد. همچنین شینرا تصمیم میگیرد تا سفیراث را بکشد با این امید که میتیور
متوقف شود. اعضای آوالانچ کلود را در حالتی مسخ شده در یک دهکده ساحلی مییابند. فعالیت وپن باعث میشود که زمین زیر دهکده باز شود و کلود و تیفا به داخل جریان زندگی بیفتند.
در آنجا تیفا خاطرات کلود را بازسازی میکند و واقعیت را درباره گذشته او میفهمد. معلوم میشود که کلود هیچوقت عضو سولجر نشده و سرباز مو سیاه خاطرات او در واقع عشق اول
ارس و بهترین دوست کلود، زک فیر بوده. زک، تیفا و کلود در مقابل سفیراث قرار میگیرند. سفیراث تیفا و زک را شکست میدهد اما در نبرد با کلود دو طرف یکدیگر را
زخمی میکنند و سفیراث در حالی که سر جنووا را به همراه دارد به جریان زندگی پرتاب میشود. سفیراث نمیمیرد بلکه بدن و ذهنش در انرژی ماکو داخل آتشفشان جنووا منجمد
میشوند.
کلود و زک از بازماندههای زخمی کشتار سفیراث بودند که توسط شینرا مخفی شد. پروفسور هوجو آنها را تحت آزمایشات مخفی خود قرار میدهد. این آزمایشات شامل تشعشعات ماکو و
تزریق سلولهای جنووا بوده. همه به جز زک به حالت کما میروند و حدود پنج سال بعد زک فرار میکند و کلود را با خودش میبرد. وجود سلولهای جنووا در بدن کلود باعث میشود
سفیراث بتواند او را کنترل کند. همچنین به خاطر همین سلولها خاطرات زک وارد ذهن کلود میشوند. زک بیرون میدگار توسط سربازان شینرا کشته میشود و از کلود میخواهد به جای
هر دوی آنها زندگی کند. سپس تیفا کلود را در حالی میابد که لباس سولجر را به تن دارد و به او پیشنهاد عضویت در آوالانچ را میدهد.
بعد از به هوش آمدن کلود معلوم میشود که ارس در آخرین لحظات جادوی هولی (مقدس) را با کمک متریای سفید فعال کرده تا جلوی متئور را بگیرد. با وجود موفقیت ارس،
سفیراث جلوی عمل کردن جادو را گرفته بود. آوالانچ و شینرا وپنها متوقف میکنند اما بیشتر اعضای شینرا در جریان این کار کشته میشوند. عده کمی باقی میمانند از جمله ریو
توئتسی که معلوم میشود کیت سیث را هدایت میکند و پروفسور هوجو که مشخص میشود پدر سفیراث است. هوجو توضیح میدهد که او و همسرش فرزند متولد نشده خود
را برای پروژه جنووا ارایه میکنند. از آنجا که هوجو قصد داشت در تسخیر جریان زندگی به سفیراث کمک کند، اعضای آوالانچ او را میکشند. در نبرد نهایی با سفیراث کلود او را
میکشد و جادوی هولی آزاد میشود. اما جادو به تنهایی کافی نیست و میتیور تقریباً میدگار را تخریب میکند. در پایان جریان زندگی به کمک هولی آمده و متئور نابود میشود.
ساخت و توسعه
طراحی فاینال فانتزی هفت از سال ۱۹۹۴ پس از عرضه فاینال فانتزی شش شروع شد. در آن زمان قرار بود
بازی به عنوان پروژهای دو بعدی برای SNES عرضه شود. خالق
سری هیرونوبو ساکاگوچی قصد داشت داستان را در نیویورک سال ۱۹۹۹ پیاده کند. پروژه کرونوتریگر به طور همزمان در حال تولید بود و آنقدر مهم شد که نیاز به همکاری یوشینوری
کیتاسه و سایر طراحان داشته باشد. به همین دلیل بعضی از ایدههای اصلی فاینال فانتزی هفت در کرونوتریگر استفاده شدند. ایدههای دیگر مثل نیویورک و شخصیت ساحره ادیا در
پروژههای بعدی یعنی پارازیت ایو و فاینال فانتزی ۹ استفاده شدند. سناریوی اصلی
بازی که توسط ساکاگوچی نوشته شده بود کاملاً با نسخه نهایی متفاوت بود. تتسویا نومورا
خاطرنشان میکند که ساکاگوچی میخواست یک کار کاراگاهی ارایه کند. سناریوی نهایی توسط کازوشیجه نوجیما و کیتاسه نوشته شد و در آن از ایدههای ساکاگوچی و نومورا استفاده
شد.
توسعه فاینال فانتزی هفت در سال ۱۹۹۵ ادامه یافت و به تلاش ۱۲۰ هنرمند و برنامه نویس با نرمافزارهای پاور انیماتور و سافت ایمیج ۳D نیازمند بود.
بازی گرانترین
بازی زمان
خودش بود و بودجهای در حدود ۴۵میلیون دلار (۶۲میلیون دلار سال ۲۰۱۱) داشت. کیتاسه
بازی را کارگردانی کرد و به این نتیجه رسید که سری بدون گرافیک سه بعدی از
بازیهای دیگر عقب میماند. تولید با ساخت یک دموی تکنیکی به نام فاینال فانتزی SGI برای سیستم انیکس شرکت سیلیکون گرافیک شروع شد. دمو شامل مدلهای سه بعدی از
نبردهای فاینال فانتزی شش بود. به دلیل حجم بالای
بازی لوح فشرده برای
بازی مناسب بود اما از آنجا که نینتندو برای دستگاه جدیدش از کارتریج استفاده کرد سری فاینال فانتزی به
پلی استیشن منتقل شد.
با تغییر گرافیک از دو بعدی به سه بعدی تمرکز طراحان
بازی بر طراحی واقع گرایانه تر قرار گرفت. همچنین بیش از چهل دقیقه فیلم از پیش رندر شده برای
بازی طراحی شد. طراح
شخصیت قدیمی فاینال فانتزی، یوشیتاکا آمانو مشغول کارگاهها و نمایشگاههایش در پاریس و نیویورک بود و به همین دلیل طراحی شخصیت فاینال فانتزی هفت به تتسویا نومورا سپرده
شد.
نومورا بیان کرده که محدودیتهای گرافیکی جلوی پیشرفت فاینال فانتزی هفت را گرفت و مدلهای او را ساده تر نمود. کلود در ابتدا موی بلند و لخت و مشکی داشت تا در تضاد با موی
بلند و سفید سفیراث قرار بگیرد اما از آنجا که ممکن بود مورد قبول
بازیکنها قرار نگیرد به شکل فعلی تغییر کرد. لباس تیفا با دامن کوتاه
تیره طراحی شد تا در تضاد با لباس بلند و
صورتی ارس قرار بگیرد. وینسنت در ابتدا محقق ترسناک بود سپس کاراگاه شد سپس شیمیدان و در نهایت یک عضو سابق ترکس با گذشتهای غمبار.
همزمان با عرضه
بازی درآمریکای شمالی تبلیغات وسیعی به مدت سه ماه برای
بازی انجام شد. از جمله تبلیغ ۳۰ ثانیهای در تلویزیون و تریلر سینمایی یک دقیقهای، یک تبلیغ در
تعطیلات با پپسی و تبلیغ در مجلاتی مثل رولینگ استون، دیتیلز، اسپین و پلی بوی.
بازی در سال ۱۹۹۸ برای کامپیوترهای شخصی هم عرضه شد.
صدا
موسیقی فاینال فانتزی هفت توسط نوبو اوماتسو نوشته شد. به جای ضبط موسیقی و افکتهای صوتی اوماتسو با استفاده از چیپ صدای پلی استیشن آهنگها را با فرمت میدی نوشت.
فاینال فانتزی هفت اولین
بازی در سری بود که در آن از آواز دیجیتالی شده استفاده شده بود. آهنگ فرشته تک بال به معروف ترین کار اوماتسو تبدیل شد.
موسیقی
بازی در قالب چهار لوح فشرده عرضه شد و آهنگ ارس که در
بازی پس از مرگ ارس پخش میشود بین طرفداران محبوب شد. موسیقی
بازی بعدها در تولیدات دیگر اسکوئر از
جمله پادشاهی قلبها نیز استفاده شد.
بازی آنلاین متفرقه منفجر کردن توپ بازی آنلاین منفجر کردن توپ: در این بازی با پرتاب توپ های رنگی به طرف توپ هایی که همرنگ خود می باشند می توانید آنها را منفجر نمایید. در صورتی که توپ خود را به حداقل دو توپ همرنگ بزنید آنها منفجر می شوند. این بازی دو نوع مرحله متفاوت دارد. اولی که توپ های بازی اضافه می شود و بازی طولانی می شود و در دومی که به صورت پازل می باشد و فقط توپ های موجود در بازی به پایین می آیند.
بازی منفجر کردن توپ بازی آنلاین منفجر کردن توپ .